
گزارش ایکنا، انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه حکیم سبزواری با همکاری انجمنهای علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه علوم قرآن شهرستان سبزوار و کانون قرآن و عترت دانشگاه حضرت معصومه(س)، برنامه «شبهای معرفت» را با سخنرانی اساتید مختلف برگزار میکند.
سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی علامه طباطبایی شامگاه دوشنبه، 27 اسفند در سخنانی با موضوع «شمشیر جهل، خون علی(ع)، بازخوانی تاریخی وقایع منتهی به شهادت امیرالمؤمنین(ع)» گفت: حضرت علی(ع) را یک شخص به شهادت نرساند بلکه یک جریان به شهادت رساند؛ شاهد این موضوع این است که در شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) گفته شده است که ۱۰۰ مرتبه ذکر «اللهم لعن قتلت امیرالمؤمنین(ع)» گفته شود و نه «قاتل امیرالمؤمنین(ع)» یعنی به جریانی اشاره دارد که حضرت را به شهادت رسانده است.
وی با اشاره به مقتل نویسی درباره حضرت علی(ع) ادامه داد: بر خلاف تصور اولیهای که فکر میکنیم کتابهای مقتل فقط درباره امام حسین(ع) هستند؛ گونهای از ادبیات درباره مقتل نویسی در گذشته وجود داشته که حتی مقتلهای جمعی نیز داریم که درباره یک فرد خاص نیست مثل کتاب «مقاتل الطالبیین» نوشته ابوالفرج اصفهانی که به کشتههای خاندان ابوطالب میپردازد. مقتلهایی که به صورت فردی نوشته شده است به غیر از امام حسین(ع) درباره امیرالمؤمنین(ع) هم وجود دارد که به شرح واقعه شهادت ایشان پرداخته است که یکی از کهنترین نمونهها از جابر جوفی، شاگرد او ابو مخنف و بعد هشام کلبی است که خوشبختانه ابن ابیالدنیا از این سه منبع شیعی استفاده کرده است که محمود احمدی دامغانی نیز آن را ترجمه کرده است.
کار دشوار بازگرداندن مردم به راه حق
طاووسی مسرور با بیان اینکه خلافت حضرت علی(ع) دوره پرچالشی بوده است بیان کرد: شاید علت اینکه حضرت علی(ع) خلافت را نمیپذیرفتند و از مردم اصرار و از ایشان انکار وجود داشت به این دلیل باشد که بعد از ۲۵ سال که خلفا خلافت کرده بودند؛ مسیر دیگری را رفته بودند و مردم را به اموری عادت داده بودند که بازگرداندن مردم به راه حق و سنت نبوی بسیار دشوار بود. مثلاً خلیفه دوم در زمینه اقتصادی توزیع بیتالمال را طبقاتی کرد در حالی که پیامبر(ص) بیتالمال را به صورت مساوی تقسیم میکرد؛ حتی ابوبکر نیز به صورت مساوی تقسیم میکرد اما در دوره خلیفه دوم بیتالمال طبقاتی شد و بیشترین سهم را به اهلبیت و همسران پیامبر(ص) و کسانی که در جنگ بدر و احد و خندق حضور داشتند پرداخت میکرد. بنابراین پیشگامان اسلام و صحابه با چنین تقسیمبندی از بیتالمال درآمد کلانی داشتند و هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) آمد و بیتالمال را مساوی تقسیم کرد، بر بسیاری سخت آمد.
عدالت اقتصادی و عدالت نژادی
این استاد تاریخ اسلام تصریح کرد: حضرت علی(ع) اهل مصلحتسنجی بود و این لازمه هر حکومتی است اما حضرت(ع) در دو زمینه عدالت اقتصادی و عدالت نژادی مصلحتسنجی نمیکردند. خلفا مردم را اینگونه تربیت کرده بودند که بین عرب و غیر عرب فرق بگذارند و عرب سهم بیشتری از بیتالمال دریافت کند و عجم به نوعی شهروند درجه دو محسوب شود؛ بنابراین تغییر شرایط و بازگرداندن آن به مسیر اصلی هزینههایی را ایجاد میکند.
وی ادامه داد: مردم در دورههای مختلف با یک سری موضوعات حتی اگر اشتباه باشد خو میگیرند؛ وقتی حضرت به خلافت میرسند بسیاری میگویند که علی بن ابیطالب(ع) حقوق ما را بر ما حرام کرد در صورتی که این موارد اصلاً حقوق آنها نبوده است؛ زیرا به چه علت باید آنها از دیگران بیشتر میگرفتند؟ این اتفاقات انباشت دشمنی و دافعه نسبت به حضرت(ع) ایجاد میکرد یعنی همان قدری که عدل علی(ع) جذاب است به همان میزان برای برخی که ویژهخواری میکردند، دافعه ایجاد میکرد. بنابراین جریانهایی که از عدل علی(ع) ضربه خوردند در شهادت حضرت دست داشتند.
مظلومیت و تنهایی امام علی(ع) در بین خویشاوندان
طاووسی مسرور اضافه کرد: گزارشهایی در تاریخ آمده است که حتی برخی از بستگان حضرت علی(ع) نیز نسبت به این عدالت معترض بودند که میتوان به داستان عقیل برادر و امهانی خواهر حضرت اشاره کرد. مجموعه این موضوعات سبب شد تا کسانی که تحمل عدالت اقتصادی نژادی و سیاسی حضرت(ع) را نداشتند به گونهای در شهادت حضرت علی(ع) دست داشتند. ما از شهادت امیرالمؤمنین(ع) دو روایت داریم؛ یکی روایت تاریخی و دیگری روایت داستانی است که روایت تاریخی را مورخان گفتهاند و روایت داستانی را عام مردم زمان خلق کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ابن ملجم از روی اعتقاد، حضرت علی(ع) را به شهادت رساند و علت اینکه شب نوزدهم را انتخاب میکند برای ثواب بیشتر بوده است و بعد از این اتفاق نیز پشیمان نشد البته ابن ملجم گمان میکرد که این کار را برای عقیده خود انجام میدهد در صورتی که اشراف کوفه او را تحریک کرده بودند. ترور حضرت علی(ع) به دست ابن ملجم که نماینده خوارج بود همین داستان نیست. این رخداد دو جریان را نمایندگی میکند؛ یکی جریان بنیامیه که امام دست آنها را از منافع و پستها به جز شام کوتاه کرده بود که حتی در زمانی که امام(ع) به شهادت رسید در تدارک اعزام سپاه برای مقابله با معاویه بود. حضرت علی(ع) در کل دوران خلافت خود به دنبال این بودند که معاویه را به عنوان نماد طاغوت در شام بردارند ولی به دلیل سستی مردم موفق نشدند اما در سایر شهرها دست بنیامیه را کوتاه کردند.
دوستیها و دشمنیهای یمنیها
وی با بیان اینکه بخشی از یمنیها از شیعیان حضرت بودند گفت: برخی از یمنیها از اصحاب حضرت محسوب میشدند مثل مالک اشتر یا کمیل البته افراد دیگری از یمن هم بودند که در جریان مقابل حضرت حضور داشتند مثل اشعث ابن قیس کندی که از جمله افرادی بود که ماجرای حکمیت را در جنگ صفین به امام(ع) تحمیل کرد. امام(ع) در صفین میخواست تا عبدالله بن عباس را به عنوان حکم قرار دهد اما اشعث، ابوموسی اشعری را که یمنی بود به امام(ع) تحمیل کرد. همچنین از شواهد و قرائن به دست میآید که اشعث با معاویه و بنیامیه ارتباط داشته است و در منابع تاریخی آمده است که ابن ملجم شب ترور در خانه اشعث حضور داشته است.
طاووسی مسرور در پایان شرح داد: افرادی از خوارج قرار گذاشته بودند که در یک شب عمروعاص، معاویه و حضرت علی(ع) را ترور کنند که عمروعاص در مصر بود و گفته میشود که آن شب عمروعاص به مسجد نمیرود که نماز بخواند و معاویه نیز برای نماز به مسجد میرود اما گویا ترور او صحنهسازی بوده است و آسیب جدی نمیبیند و زخم سطحی برمیدارد و کسی را هم که در ترور نقش داشته اعدام میکند. به نظر میرسد مجموع این اتفاقات نقشه بوده است؛ زیرا عمروعاص و معاویه سالم ماندند و فقط حضرت علی(ع) به شهادت رسیدند؛ بنابراین از مجموع صحبتها میتوان دریافت که پشت شمشیر جهل خوارج دشمنی آگاهانه و برنامهریزی شده با حضرت علی(ع) وجود داشته تا حضرت را با حذف فیزیکی از سر راه خود بردارند.
انتهای پیام